این کلید که من دارم، در یک خانه را باز می‌کند، خانه‌ی خودم را

 کلید

دیدی شکل و شمایل و اندازه و سایز کلیدها فرق داره ؟ دیدی هر خونه‌ یه کلید داره ؟ اصلا دقت کردی که حتی هر خونه میتونه کلیدهای متفاوتی داشته باشه ؟

وقتی اینها رو میبینی با خودت میگی که خونه که همون خونه است؛ پس چرا سایز کلیدها و شکل و شمایلشون فرق میکنه؟ چون کلیدسازها با هم فرق دارن ؟ یا صاحبخونه دلش میخواد که هر بار یه نوع کلید دستش باشه ؟

احساس ناامنی که میاد سراغ آدمیزاد؛ برای رفعش هر کاری میکنه ... نه؟  اولین کار اینه که کلید جدید می‌سازه .......


دیگه به وبلاگ قبلی برنمیگردم.....کلید جدید ساختم..... احساس امنیت...... حس مثبت ...




۲ نظر ۲ لایک
آهای روزهای دلتنگی
آیا من شبیه دختری هستم که بشود فریبش داد ؟!
دنبال کنندگان ۶ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
کلمات کلیدی
آخرین مطالب
آینده‌ی ذوق زدگی یا ذوق زدگی آینده
اوهههه چهار ماه گذشت ؟
انفجار خنده تعجبی ....
فردا به روایتی اول مهر است .....
نه از جنس غصه .... نه از جنس غم ...
عزای حسین
سمبوسه با طعم خاطرات
اوا ...
فکر کنم که خل شدم ....
اولین قدم....
آرشیو مطالب
موضوعات
آنچه دل میگوید.... (۱۰)
عاشقانه های خط خطی (۵)
غم راه خودش رو باز میکنه (۱)
از غرهای زده نزده (۷)
روشنفکری؛ تولید ملی (۳)
پیوند ها
خرمالوی سیاه
ماهی طلا
پسر روزگار
یک عدد قحطی زده
نیکولا
خنده های صورتی
الهه
به روایت یک زهرا
روزگار نو
یک دانشجوی پزشکی
قوی باش رفیق
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان